با گذشت سالهای زیاد از زمانی که کلیسا قدرت زیادی داشت، اما جنایتها و ظلمی که کردند همچنان در خاطر بسیاری از مدم و تاریخ مانده است. کلیسا با استفاده از قدرت بی مانندی که پیدا کرده بود هر چه را بر سر راهش قرار داشت را نابود میکرد و عمر و قدرت خود را نامتناهی میدانست. در ادامه متن با ده تا از نابخشودنیترین ظلمهای کلیسا بیشتر آشنا خواهید شد:
پوشاندن سیستمی ده ها هزار مورد مربوط به سوء رفتار جنسی
زمانی را به خاطر میآورید که به طور سیستماتیک سوء استفاده، آزار و تجاوز به دست کشیشان اعظم کلیسا اتفاق میافتاد، سرپوش گذاشته میشد؟
تخمینهای محافظهکارانه میگوید که تنها در ایالات متحده ۱۷۲۰۰ قربانی وجود داشته است و این نوع بدرفتاری در سراسر جهان اتفاق افتاده است.
زمانی که شکایتها مطرح شد، کشیشها و سایر مجرمان به جای مجازات منتقل شدند. احتمالاً به دلیل چندین دهه پنهان کاری، میزان اقدامات آنها هرگز به طور کامل درک نخواهد شد.
اما کلیسا دیگر آن را انکار نمیکند. اسقف اعظم میلواکی به شدت موضوع اذعان کرد و با پرداخت ۲۱ میلیون دلار به ۳۰۰ قربانی موافقت کرد.
خوشبختانه، پاپ فرانسیس دادگاهی تشکیل داده است تا اسقفهایی را که بر این وقایع پوشش میگذاشتهاند و ارتکاب اینگونه کارها را تسهیل کردهاند، بازخواست کند.
۱۵ سال پس از انتشار این داستان توسط The Boston Globe، آزار کودکان هنوز به دست کشیشان رخ میدهد.
ترور یهودیان و مسلمانان به مدت ۳۰۰ سال
در سال ۱۰۹۵، زمانی که پاپ اوربان دوم درخواست جنگ با مسلمانان کرد، ارتش مسیحیان در اروپای غربی این مسئولیت را بر عهده گرفتند. پاپ به رعیتها وعده داد اگر بروند و تودهها را تشویق کنند آزاد خواهند شد.
در جنگ صلیبی اول، ارتشی از دهقانان به رهبری پیتر زاهد توسط ترکها قتل عام شدند. هنگامی که لشکری از شوالیهها به دنبال آنها رفتند و اورشلیم را تصرف کردند، میگفتند مسلمانان را سلاخی میکردند تا اینکه خیابانها پر از خون شد.
این فقط شروع ماجرا بود. امواج جنگهای صلیبی تا سال ۱۳۹۶ ادامه یافت و سه قرن جنگ و رنج بیپایان انسانی را رقم زد.
قطعا کاتولیکها تنها دینی نبودند که در این خشونتهای جمعی دخیل بودند، اما پاپ اوربان دوم توپ را به دست آورد. در ادامه یک خلاصه خوب از این فاجعه تلخ آورده شده است:
“به نظر میرسد که گرفتن سر دشمنان کشته شده و به چنگ زدن آنها بر روی پیکها سرگرمی مورد علاقه جنگجویان صلیبی بوده است. تواریخ داستانی از یک اسقف صلیبی ذکر میکند که از سرهای به چوب بسته شده مسلمانان کشته شده به عنوان منظرهای شاد برای قوم خدا یاد میکند.
زمانی که شهرهای مسلمان توسط صلیبیون مسیحی تسخیر شد، برای همه ساکنان، صرف نظر از سنشان، یک روش عملیاتی استاندارد بود که به طور خلاصه کشته شوند. اغراق نیست اگر بگوییم که در نتیجه وحشتی که از سمت مسیحیان رخ داده بود و توسط کلیسا تایید شده بود، خیابانها سرخ از خون شده بود. یهودیانی که به کنیسههای خود پناه میبردند، مانند رفتاری که در اروپا داشتند، زنده زنده سوزانده میشدند.”
سوزاندن جوآن آو آرک بخاطر داشتن پوششی مردانه
شما ممکن است جوآن آرک را به عنوان یک قدیس بشناسید، اما کلیسا برای او احترام زیادی قائل نبود. در واقع، زمانی، او دشمن شماره ۱ عمومی کلیسای کاتولیک بود.
در سال ۱۴۲۹، ژان آرک ۱۷ ساله، که معتقد بود خدا با او صحبت کرده است، قیامی را برای بیرون راندن انگلیسیها از فرانسه برانگیخت، اما برخی از کاتولیکهای قدرتمند که با انگلیسیها همدردی میکردند، با این قیام همدل نبودند.
چارلز هفتم، پادشاه فرانسه، کمک جوآن را در مبارزه با انگلیسیها پذیرفت و با هم، در چند نبرد بزرگ پیروز شدند.
هنگامی که جوآن دستگیر شد، چارلز هفتم، که مطمئن نبود به او به عنوان فرستاده خدا اعتماد دارد یا نه، او را به کلیسا سپرد. در واقع او بهترین کاری را که کاتولیکها انجام میدادند انجام داد. کلیسا نیز او را به جرم بدعت بدون هیچ مدرکی محاکمه کرد.
از آنجایی که هیچ مدرکی دال بر بدعت جوآن وجود نداشت، او بابت یکی از ۷۰ اتهام – پوشیدن لباسهای مردانه – مجرم شناخته شد و به همین دلیل در سال ۱۴۳۱ در مقابل دیدگان هزاران نفر در آتش سوزانده شد. کلیسا مصمم بود که او را بگیرد و نهایتا نیز این کار را کرد.
سالها زندانی کردن گالیله در خانهاش به این دلیل که او گفته بود علم از خدا بزرگتر است
به بیان بهتر، کلیسا و علم رابطه پیچیدهای دارند. در سال ۱۶۳۳، گالیله، پدر علم مانند تمام علوم دیگر توسط کلیسا به دلیل اینکه ادعا کرده بود خورشید مرکز جهان است و زمین در اطراف آن حرکت می کند، محاکمه شد.
همانطور که میدانید، در بیشتر موارد ادعاهای علم درست است (مطمئنا، خورشید مرکز جهان نیست، اما با این حال، او در ابتدای کشفیات خود بود).
پاپ اوربان هشتم بیانیه گالیله را بدعت وحشتناکی می دانست. بنابراین، ۱۰ کاردینال به قضاوت گالیله نشستند، که تهدید به شکنجه، زندان و حتی سوزاندن در چوب شد.
گالیله ۶۹ ساله در آن زمان و در “وضعیت رقت انگیز ناتوانی بدنی” سرانجام اعتقادات خود را کنار گذاشت. به همین دلیل، کلیسا او را راحت کرد و به جای شکنجه، او را تا زمان مرگ در حصر خانگی قرار داد. چه روشی برای رفتار با پدر علم مدرن.
جوست فاحشهها توسط پاپ الکساندر ششم سازماندهی شد
موسسه جوست فاحشهها در فهرست ۱۵ مورد از پوچترین و نابخشودنیترین کارهایی که کلیسای کاتولیک تاکنون انجام داده است، در رتبه ۱۲ قرار گرفته است.
جوست فاحشهها تنها نمونهای از پاپهای فاسد و مضحک گذشته است. در سال ۱۵۰۱، پاپ الکساندر ششم، که به داشتن سرگرمیهای بسیار ظریفی مانند تماشای زنا اسبها معروف بود، همه چیز را از به گند کشید. به گفته تونی پروتت مورخ، او ۵۰ زن را دعوت کرد تا سر میز پاپ برهنه شوند.
همانطور که پروتت مینویسد «الکساندر و خانوادهاش با خوشحالی شاه بلوط را روی زمین پرتاب کردند و زنان را مجبور کردند که مانند خوک دور پاهای خود بچرخند. سپس برای مردی که میتوانست با زنان بیشتر زنا کند، جوایزی از لباسهای زیبا و جواهرات ارائه کردند.»
شایعه شده است که الکساندر ششم توسط پسرش سزار کشته شده است. فقط برای اینکه نشان دهد اسکندر واقعاً چقدر پست است، جسد او را از کلیسای سنت پیتر بیرون کردند. چون او را برای خاک مقدس بیش از حد شرور میدانستند.
سوزاندن فردی ۴۳ سال پس از مرگش به دلیل آزرده کردن برخی از کاتولیکهای رده بالا
گویی که کشتن دشمنان کافی نبود، کاتولیکها اجساد را نیز میسوزاندند.
جان ویکلیف (۱۳۸۴-۱۳۲۰)، متکلم مشهور انگلیسی و منتقد سرشناس کلیسا، از پیشروان اصلاحات بود. در میان بسیاری از انتقادات او این عقیده بود که کلیسا باید داراییهای دنیوی خود را رها کند.
همانطور که میتوانید حدس بزنید، این ایدهای نبود که کلیسا از گسترش آن خوشحال باشد. ویکلیف همچنین اولین ترجمه انگلیسی کتاب مقدس را تبلیغ کرد و روی آن کار کرد، با این امید که به مردم امکان دسترسی مستقیم به کلام خدا را بدهد.
ویلیام کورتنی، اسقف اعظم کانتربری، پس از بازنشستگی علیه ویکلیف (باید مشغول بمانم) فعالیتهایی انجام داد. نوشتههای ویکلیف در مناطق خاصی ممنوع شد، اما این ممنوعیت به همین جا گسترش پیدا نکرد.
حتی زمانی که ویکلیف در سال ۱۳۸۴ بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست داد، تمام نشد. در عوض، در سال ۱۴۱۵ (۳۱ سال پس از درگذشت او)، شورای کنستانس، ویکلیف را یک بدعت گذار اعلام کرد.
نه تنها دستور سوزاندن کتاب هایش را دادند، بلکه دستور دادند جسدش را نبش قبر کنند و بسوزانند. ۱۲ سال طول کشید تا این کار را انجام دهند. بنابراین، ۴۳ سال پس از مرگ ویکلیف، جسد او را به آتش کشیدند و خاکسترش را در رودخانه سوئیفت انداختند.
تفتیش عقاید رومی، که طی آن یهودیت و عشق از جنایات جدی بودند
سطح دخالت کلیسا در تفتیش عقاید مختلف قابل بحث است. یادآوری این نکته مهم است که پاپ اینوسنت چهارم در سال ۱۲۵۲ به صراحت از شکنجه به عنوان تکنیک بازجویی تفتیش عقاید چشم پوشی کرد. دادگاه تفتیش عقاید اسپانیا، معروفترین این دادگاهها، توسط خانواده سلطنتی و رهیبان اسپانیایی، که کاتولیک بودند، اما مستقیماً برای واتیکان کار نمیکردند، مدیریت میشد.
تفتیش عقاید رومی یا مجمع عالی مقدس تفتیش عقاید رومی و جهانی را فراموش نکنید که صد درصد کار کلیسا بود. در سال ۱۵۴۲، به عنوان بخشی از یک ضد اصلاحات علیه پروتستانیسم، تفتیش عقاید رومی، بهوجود آمد. گالیله و کوپرنیک از جمله کسانی بودند که مورد سوال قرار گرفتند.
در حالی که بدعتهای اصلی کلیسا یک سوژه محبوب در دوران تفتیش عقاید بود، منو گزینههای دیگری از جمله کفر، یهودیت، بداخلاقی، جادوگری، جادوی عشقی و هر چیز خشمگین دیگری داشت.
جان بارگریو، نویسنده معاصر انگلیسی، توضیح داد که چگونه از او به زبان لاتین بازجویی شد تا نگهبانان بیسواد نتوانند آنچه را که گفته میشد بفهمند.
او همچنین از حمل کتابهایی که در هر شهر بدعتگذاریای مانند ژنو، آمستردام، لیدن، لندن یا موارد مشابه چاپ شده بود، منع شد.
سازماندهی سقوط شوالیههای معبد برای دلجویی از یک پادشاه
شوالیههای معبد، یک انجمن برادری نظامی بدون تابعیت که برای محافظت از زائران مسیحی در مسیرشان به سرزمین مقدس تشکیل شدهاند، که دوباره توسط رمز داوینچی مشهور شدهاند، مدتها پیش موضوع شایعات بود.
آنها در سال ۱۱۲۹ توسط کلیسای کاتولیک رومی تأیید شدند و یک نعمت شجاعانه مشهور در جنگهای صلیبی بودند.
آنها همچنین از نظر مالی وضعیت بسیار خوبی داشتند، که نباید مشکلی ایجاد میکرد، اما فیلیپ چهارم، پادشاه فرانسه، مقدار زیادی از قدرتش را به آنها مدیون بود. فیلیپ از ترس فزاینده از قدرت شوالیههای معبد، استفاده کرد و کلیسا را تحت فشار قرار داد تا خشم قدرتمند خدا را بر سر آنها فرو آورد.
در سال ۱۳۰۷، پاپ کلمنت پنجم اعضایی را دستگیر و شکنجه کرد و اعترافات دروغین بدعت به دست آورد. در واقع، او چنان اعترافاتی به دست آورد که انحلال فرمان را در سال ۱۳۱۲ توجیه کند.
شوالیههای مختلف به تف بر روی صلیب، کلاهبرداری و پنهانکاری اعتراف کردند (که ظاهراً جرم بود) و هیچ کس اهمیتی نمیداد که اعترافات ناشی از شکنجه بود و پس از آن پس گرفته شد.
اسقف اعظم سنس فیلیپ دو مارینی، که تحقیقاتی در مورد شوالیههای معبد انجام داد، دهها نفر را در آتش سوزانده بود. یک بازپرداخت خوب برای تمام آن نبردها در جنگ های صلیبی.
کشتن زنان بیشماری به عنوان جادوگر زیرا پاپ اینوسنت هفتم مبتلا به پارانوئید بود
کلیسای کاتولیک تنها گروهی نبود که درگیر کشتن جادوگران بود، کتابی که در سال ۱۴۸۷ نوشته شد پس از آن که پاپ اینوسنت هشتم توسط پاپی دیگر اعلام کرد که جادوگران واقعی هستند و برای همگان تهدید به شما میآیند (به دلیل درگیری آنها با شیطان).
او میخواست این آمار را بررسی کند، بنابراین روحانیون یوهان اسپرنگر و هاینریش کرمر، تماسهایی را برقرار کردند و کتابی در مورد جادوگران، شیطان پرست و شکار آنها نوشتند. این کتاب آنقدر محبوب بود که به مدت ۲۰۰ سال، بعد از کتاب مقدس در جدول فروش دوم بود.
یکی از مشکلات این کتاب این بود که به شدت جنسیتگرا بود و تقریباً فقط بر زنان متمرکز بود و سوزاندن آنها را در تیررس ترویج میکرد، مجازاتی رایج برای بدعتگذاران.
پس چه کسی میداند که این کتاب الهام بخش چند مرگ شد. تأثیر آن بیش از حد گسترده بود که نمیتوان آن را اندازه گرفت. این کتاب همچنین مملو از اطلاعات تا حدی مشکوک است، مانند حقایقی که در مورد جادوگران و شیطان پرستان میگویند، مثلا: آنها گاوها را از دادن شیر منع میکنند، در راه رفتن به عیاشیهای جنگلی بر روی چوب جارو سوار میشوند و نوزادان را میخورند.
پاپ پیوس دوازدهم گزارشهای شاهدان عینی درباره اعدام دسته جمعی در جریان هولوکاست را تکذیب کرد
پاپ پیوس دوازدهم به دلیل امتناع از محکومیت علنی حزب نازی به طور گسترده مورد انتقاد قرار میگیرد – اگرچه گزارشهای ضد و نقیضی در مورد اینکه آیا پاپ «برتری پاپ را بالاتر از مصیبت یهودیان اروپا قرار داده است» یا تلاش برای «جلوگیری از تلافی از آلمان و تضمین ادامه آن محشت است» وجود دارد.
شوهدی وجود دارد که از موفقیت تلاشهای کلیسای کاتولیک در پشت صحنه برای کمک به قربانیان آزار و اذیت میگوید.
با این حال، در اوایل سال ۲۰۲۰، اسناد مربوط به فعالیتهای پاپ در زمان جنگ، که قبلاً در آرشیو واتیکان نگهداری میشد، از دسترس خارج شد و نشان میدهد که پیوس از اعدامهای دسته جمعی یهودیان در پاییز ۱۹۴۲ مطلع شده است.
به گفته مورخانی که این اسناد را مطالعه میکنند. یک مشاور این گزارشها را اغراق آمیز دانست و باعث شد پاپ به ایالات متحده بگوید که “واتیکان قادر به تایید جنایات نیست.”
شواهد جدید، که در هفته نامه آلمانی Die Ziet به تفصیل آمده است، تکرار میکند که در سپتامبر ۱۹۴۲، دستیار پیوس، پاپ آینده پل ششم، گزارش شاهدان عینی از آزار و شکنجه یهودیان در ورشو را دریافت کرد. به گزارش هااراتص، در آگوست ۱۹۴۲، اسقف اعظم اوکراینی آندری سپتیکی نیز به واتیکان از آزار و شکنجه در محله یهودی نشین لووف اطلاع داد.