خاندان رومانوف یک خانواده سلطنتی روسی هستند که بیش از ۳۰۰ سال بر روسیه حکمرانی میکردند. آنها با تاجداران اروپایی نیز روابط خانوادگی داشتند. حین انقلابهای ملی در دهههای اول قرن بیستم که با جنگ جهانی اول همزمان بود، مونارکیها شروع به سرنگون کردن خاندانهای سلطنتی کردند که خاندان رومانوف یکی از اولین خانوادهها بودند.
آخرین تزار روسی، نیکولاس دوم و همسرش، الکساندرا به همراه ۵ فرزندشان برای ماهها زندانی شدند و ناگهان در ۱۶ جولای ۱۹۱۸ توسط یک گروه انقلابی به صورت بیرحمانهای به قتل رسیدند و دفن شدند. در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم به خاطر جریانات داخلی، بسیاری از شاهزادگان روسی از کشورشان خارج و به کشورهای سراسر جهان پراکنده شدند. در آن سالها افراد زیادی ادعا میکردند که بازماندهای از خاندان رومانوف هستند. به دلایل مختلفی این ادعا و گفتن داستانهایی خیالی درباره شب ۱۶ جولای برای آن افراد موفقیت، توجه و پول به همراه داشت. در ادامه با چندتا از این افراد آشنا خواهیم شد.
زنی که از گور برخاست
آنا اندرسون یکی از شناختهشدهترین افرادی است که ادعا کرده از خاندان رومانوف میآید. او در ۱۹۲۰ در یک کانال آب در برلین پیدا شد و برای درمان به شهر آورده شد. پس از جاگیری کامل در شهر او از قدرت اقناع خود استفاده و ادعا کرد که کوچکترین دختر خانواده رومانوف است. مردم که در آن زمان از قتل وحشیانه کودکان خانواده تزار ناراحت بودند و نمیخواستند آن را باور کنند، حرف آنا را با این که کمترین شباهت ممکن به آناستازیا (کوچکترین دختر خانواده تزار) را داشت، باور کردند.
آزمایشهای دی ان ای پس از مرگ آنا مشخص کردند که او یک وارث حقیقی برای خاندان رومانوف نبوده است.
الگای دروغین خانواده رومانوف
معروفترین مدعی هویت الگا که بزرگترین دختر خانواده تزار بود، زنی بود به اسم مارگا. او که با یک افسر آلمانی ازدواج کرده بود، در ابتدا به صورت پنهانی ادعا کرد که از بازماندگان خانواده سلطنتی روسیه است و به دلیل حفظ جانش است که این موضوع را به صورت عمومی بیان نمیکند و تا به حال از آن چیزی نگفته است. او پس از دیدن موفقیت آنا اندرسون در جعل هویتش، ادعای خود را به صورت عمومی مطرح کرد و پذیرفته هم شد. البته پس از مرگش دروغی که گفته بود آشکار شد.
مامور مخفی
مایکل گالنوسکی یک جاسوس بود که پس از برملا شدن هویتش ادعا کرد که تنها پسر خانواده نیکولاس دوم الکسی است و همچنین گفت تمام خانواده زنده اند و در جایی در اروپا پنهان شدهاند. با اینکه ادعای دروغین او به طور واضحی نمایان بود، چراکه الکسی از هموفیلیا رنج میبرد و مایکل کاملا سالم بود، توانست این هویت را برای خود حفظ کند و حتی درخواست داد تا ثروت و داراییهای خانوادهاش را بازپس بگیرد.
به داستانهای تاریخی علاقه دارید؟ ساموراییها را بهتر بشناسید.
مادربزرگ آفریقایی
در سال ۱۹۵۴ یک زن مُسن به نام آلینا که بدون هیچ مدرکی در آفریقای جنوبی زندگی میکرد، توسط خانواده دووال به سرپرستی گرفته شد. او ادعا کرد که یک پرنسس روسی و سومین دختر آخرین تزار روس، ماریا، است. دنیل دووال اعلام کرد که با آلینا نسبت خانوادگی ندارند و از هویت او آگاهی نداشتهاند. او همچنین گفت که از زمان پیوستن آلینا به خانوادهشان او را مامانبزرگ آلی صدا میزدهاند. خانواده دووال دوست داشتند حرف آلینا را باور کنند، اما پس از دیدن عکس ماریا دختر تزار، نتوانستند او را باور کنند.
دنیل دووال پس از مرگ آلینا یک کتاب درباره همزیستی با یک پرنسس روسی منتشر کرد و همچنان اعتقاد داشت که او یک عضو سلطنتی بوده است. حتی پس از نتایج منفی تست DNA اصرار داشت که استخوانبندی صورت آلینا با ماریا یکی بوده و او دروغ نمیگفته است، اما کسی او را جدی نمیگرفت.