پابلو پیکاسو نقاش، شاعر، طراح صحنه، پیکرتراش، گراورساز و سرامیک کار اسپانیایی و یکی از برترین و تأثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود. آثار او تا به امروز از درخشانترینها در عرصه خود هستند. در این لیست با ده تا از مشهورترین آثار پیکاسو آشنا میشوید:
۱. خانواده SALTIMBANQUES
دوره رز اصطلاحی است که برای توصیف آثار هنری پابلو پیکاسو از سال ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۶ استفاده میشود. این دوره پس از دوره آبی تیرهوتار او و شروع آزمایشهای سبک او با بدوی گرایی بود. پیکاسو این دوران تحت تاثیر مجسمهسازی ایبری پیش از روم و هنر اقیانوسی و آفریقایی بود. نقاشیهای دوره رز پیکاسو معمولا رنگارنگ و خوشبینانه هستند و اغلب افراد سیرک، آکروباتها و هارلکینها را به تصویر میکشند.
این نقاشی شش بازیگر سیرک را در منظرهای متروک به تصویر میکشد. کلمه “saltimbanco” از ریشهای ایتالیایی میآید و برای اشاره به هنرمندان خیابانی استفاده میشود. منتقدان پیشنهاد کردهاند که این نقاشی یک پرتره گروهی از پیکاسو و حلقهاش است که نمادی از فقیر، مستقل و منزوی است. خانواده Saltimbanques مشهورترین نقاشی دوره رز پیکاسو است.
این نقاشی در مهرومومهای اولیه پیکاسو پس از نقل مکان به پاریس از بارسلون در سال ۱۹۰۴ خلق شد. در جوانی با پول کمی، پیکاسو در استودیویی در ساختمانی مخروبه به نام باتو-لاووار زندگی میکرد. او خوششانس بود که توسط هنرمندان جوان زیادی که در ساختمان و منطقه زندگی میکردند احاطه شده بود، اما برای پیکاسو، این دورهای از تنهایی و فقر بود. همدردی او با مردم تنها، فقیر و منزوی در نقاشیهای مالیخولیایی دوره آبی او که تا سال ۱۹۰۴ ادامه داشت، بیشتر مشهود است.
۲. پرتره گرترود استاین
پرتره گرترود استاین یک پرتره رنگروغن روی بوم از گرترود استاین نویسنده و مجموعهدار آمریکایی است. پیکاسو کار روی این نقاشی را در سال ۱۹۰۵ آغاز کرد، اما تا سال بعد تکمیل نشد.
این نقاشی به عنوان یکی از مهمترین نقاشیهای پیکاسو در دوره گل رز او در نظر گرفته میشود.
این تصویر نمونهای از تحریفات هندسی و آزمایشهای رسمی است که پس از ظهور کوبیسم، کار او را مشخص میکند.
آثار هنری پیکاسو با به تصویر کشیدن سوژه بهعنوان چهرهای عظیم و درشت که به جای تماشاگر، به تصویر خیره میشود، قراردادهای پرتره مرسوم را به چالش کشید. هیکل او گرد است و به جلو خم میشود، بازوهایش روی زانوهایش قرار گرفته است.
این تغییر سبک از اهمیت تاریخی بسیار بالایی برخوردار بود زیرا نشاندهنده مسیری بود که پیکاسو گامبهگام تا ایجاد کوبیسم طی کرد.
۳. گیتاریست قدیمی
این نقاشی که یکی از آثار معروف پابلو پیکاسو محسوب میشود، در زمانی ساخته شد که یکی از دوستان نزدیک او به نام کاساژماس خودکشی کرد. این دورانی از زندگی بود که پیکاسو نسبت به مستضعفان جامعه همدلی بیشتری داشت و چندین بوم نقاشی میکشید که افراد فقیر، بیمار و بدبخت را سوژه میکرد.
همدلی او ناشی از تجربیات شخصی بود، زیرا او نیز چند سال قبل از این نقاشی دورانی را در فشار مالی طی کرد. این اثر هنری پابلو پیکاسو در مادرید ساخته شده است و ماهیت تحریف شده این نقاشی یادآور آثار گذشته او مانند ال گرکو است.
در این تصویر، مردی نابینا و خمیده را میبینید که یک گیتار مدور و گرد در دست دارد. در حالی که بدنه قهوهای نشاندهنده تغییر رنگ است، ساز فضای اطراف فیگور را هم از نظر فیزیکی و هم از لحاظ استعاری پوشش میدهد.
در این تصویر نابینایی و فقر بسیار مشهود است. در زمان نقاشی، چندین قطعه ادبی نماد این بود که شخصیتهای بور دارای قدرت بینایی درونی هستند، چیزی که پیکاسو در اینجا به آن اشاره میکند.
۴. ما جولی
ما جولی اثر هنری که به عنوان یکی از مشهورترین نقاشیهای پیکاسو شناخته میشود، سعی میکند با قرار دادن یک دسته موسیقی و کلید سهقلوی در نزدیکی حروف شابلون، یک تداعی موسیقی را ایجاد کند.
این نقاشی که به معنای واقعی کلمه به «زیباترین دختر من» ترجمه میشود، اشارهای به آهنگ محبوبی بود که در سالن موسیقی پاریس که اغلب پیکاسو به آنجا میرفت اجرا میشد. نام این نقاشی اساساً لقبی بود که پیکاسو به معشوقش در آن زمان، مارسل هامبرت داده شد.
در این تصویر، شمایل او را خواهید دید که با تابلوهای جابجایی کوبیسم تحلیلی پیکاسو ساخته شده است. در حالی که شما میتوانید سرنخهای زیادی از نمایش معشوق هنرمند بیابید، اما از هرگونه پرتره معمولی دور است.
یک فرم مثلثی مانند گیتار را در پایین میبینید، در حالی که در زیر آن، چهار انگشت را خواهید دید. همراه با آن، آرنج را در سمت راست و لبخندی شناور خواهید دید که به سختی در نیمه بالایی بوم قابل درک است.
۵. سه نوازنده
سه موسیقیدان عنوان دو اثر کلاژ و روغن پیکاسو است. هر دو در سال ۱۹۲۱ در فونتنبلو، فرانسه، نزدیک پاریس به پایان رسید و نمونههای عالی از سبک کوبیسم مصنوعی هستند.
این اثر هنری یک هارلکین، یک پیرو و یک راهب را به تصویر میکشد که گفته میشود به ترتیب پیکاسو، گیوم آپولینر و مکس ژاکوب هستند.
هارلکینی که در وسط گیتار مینوازد، برای خود پیکاسو در طول کارش، به صورت مکرر ایستاده است. پیرو و هارلکین چهرههای استانداردی از تئاتر کمدی باستانی ایتالیا هستند که به عنوان Commedia dell’Arte شناخته میشود، موضوعی که در سراسر آثار پیکاسو تکرار میشود.
به نظر میرسد سه نوازنده کلاژی است که از تکههای کاغذ رنگارنگ بریده شده ایجاد شده است، علیرغم اینکه یک نقاشی رنگ روغن است. فرمها به الگوهای زاویهای کاهش مییابند که مانند پازلها به هم متصل میشوند.
سه موسیقیدان بخشی از یک تغییر عمده در آثار پیکاسو است که پس از سال ۱۹۱۴ ایجاد شد. پیکاسو تنها چند کلاژ پس از سال ۱۹۱۴ ایجاد کرد. در عوض، او از تکنیکهای کوبیسم در رنگروغن روی بوم استفاده کرد و به او اجازه داد آثار بسیار بزرگتر و رنگارنگتری تولید کند.
۶. دختر قبل از آینه
این نقاشی ماری ترز والتر، معشوقه و مدل پابلو پیکاسو از سال ۱۹۲۷ تا حدود ۱۹۳۵ را به تصویر میکشد. ماری ترز جوان یکی از موضوعات موردعلاقه او در اوایل دهه ۱۹۳۰ بود.
دختری جلوی آینه سوژه را زیبا و آرایش کرده در سمت چپ به تصویر میکشد. در حالی که در سمت راست صورتش تیره است، چشمانش گرد و توخالی است و بدن به شدت زنانهاش پیچخورده و متلاشی شده است.
این نقاشی به دلیل تفاسیر متنوعش مشهور است. برخی از منتقدان آن را نمایشی از خود روز و شب والتر میدانند.
دیگران آن را این گونه میبینند که والتر با نگاه کردن به آینهای که سرنوشت نهایی او را به او نشان میدهد با مرگومیر خود روبرو میشود. همچنین ممکن است متضمن انتقال او از یک دختر بیگناه به یک زن دنیوی آگاه از تمایلات جنسی خود باشد.
۷. پرتره دورا مار
بدون شک یکی از معروفترین آثار پیکاسو، این نقاشی رنگروغن، دورا مار، یکی از دوستداران پیکاسو را به تصویر میکشد.
این یکی از نقاشیهای آسان پابلو پیکاسو در توصیف آن است. در اینجا سوژه را میبینید که روی صندلی نشسته است. او با لباسها و جواهرات گرانقیمت به تصویر کشیده شده است و به عنوان یک زن زیبا به تصویر کشیده شده است.
با این وجود، چندین جزئیات پیچیده در نقاشی وجود دارد که نباید از دست بدهید. برای اولین بار، او را با یک ژاکت دکو با طرح گل و ناخنهای بلند قرمز خواهید دید. این وضعیت همچنین نشان میدهد که او آرام است و یک دستش به سمت گونهاش بالا رفته است. این نقاشی در موزه پیکاسو، در پاریس واقع شده است، جایی که گفته میشود یکی از بهترین نقاشیهای پابلو پیکاسو است.
۸. زن گریان
پابلو پیکاسو به خاطر تفسیرهای عجیبوغریبش از شخصیتهای مختلفی که نقاشی میکرد، شهرت داشت. او بعداً در زندگی خود شروع به نقاشی با رنگهای زندهتر کرد تا اهمیت عاطفی موضوع را منتقل کند.
زن گریان اثری روغن روی بوم اثر پابلو پیکاسو است که در سال ۱۹۳۷ در فرانسه به پایان رسید. دورا مار، معشوقه و موزه پیکاسو، در تصویر نشان داده شده است.
نمای نیمرخ پیکاسو از چهره زن در این قطعه ظاهر میشود، اما سایر جزئیات به درجه چشمانداز بالاتری برای درک بیننده اشاره دارد.
این قطعه در درجه اول مربوط به چهره زن است که در انواع رنگهای متضاد و اشکال هندسی نشان داده شده است. استفاده پیکاسو از رنگهای آبی ظریف در صورتش زیر چشمها که به نظر میرسد نشان میدهد صورتی پر از اشک است، بر درجه بالای غم و اندوه عاطفی او تأکید بیشتری میکند.
«زن گریان» زنی پریشان را نشان میدهد که گریه میکند و دستمالی را به صورت خود گرفته تا اشکهای فراوان خود را جمع کند.
این تصویر جهانی از رنج به شیوه مسطح کوبیسم تحلیلی اولیه پیکاسو ترسیم شده است که با استفاده از قطعات زاویهدار و روی هم افتاده از صورت سوژه متمایز میشود، گویی از منظرهای بسیاری در یک زمان نقاشی شده است.
۹. سوپ
این نقاشی که توسط بسیاری مشهورترین نقاشی پیکاسو است، زمانی ساخته شد که او از فقر رنج میبرد. اگرچه او در سال اول موفقیت چشمگیری کسب کرد، اما به سرعت بودجهاش تمام شد و دوباره ناگزیر شدن دوران سخت فقر را تجربه کند. در این نقاشی، پیکاسو تجربیاتی را که در بازدید از زندان زنان به دست آورده است، منعکس میکند.
الهامبخش او برای این نقاشی، نقاشیهای دیواری است که توسط پیر پوویس دو شاوان در داخل پانتئون کشیده شده بود. این نقاشی نیز مانند یکی از نقاشیهای دیواری، زنی را نشان میدهد که در حال کمک به فردی در خیابان که از گرسنگی رنج میکشد است. با این حال، حتی در نقاشی دیواری اصلی، پیکاسو کسی بود که این صحنه را ترسیم کرد.
۱۰. گرنیکا
پیکاسو عمیقاً تحت تأثیر وحشت جنگ داخلی اسپانیا قرار گرفت که در ۱۷ ژوئیه ۱۹۳۶ هنگامی که ژنرال فرانسیسکو فرانکو کودتای نظامی علیه جمهوری اسپانیا را رهبری کرد آغاز شده بود.
هفت ماه بعد، نیروهای فرانکو کنترل کامل کشور را در دست گرفتند. پیکاسو پس از بازدید از بارسلون در اکتبر ۱۹۳۶ و مشاهده ویرانیهای گسترده ناشی از درگیریهای سنگین، به دوستش خوان میرو گفت که میخواهد کاری کند تا خشم خود را نشان دهد.
او بعداً نوشت: «من میخواهم چیزی باورنکردنی عظیم را نقاشی کنم … با تمام عصبانیت این کار را انجام خواهم داد.» او در ۲ دسامبر ۱۹۳۶ شروع به ساخت طرحهایی برای این نقاشی کرد.
گرنیکا به عنوان قدرتمندترین ساخته این هنرمند و یکی از معدود آثار او در مقیاس واقعاً حماسی توصیف شده است.
این نقاشی در واکنش به بمباران گرنیکا، یکی از شهرهای کشور باسک در شمال اسپانیا، توسط هواپیماهای آلمانی به فرماندهی ژنرال فرانکو در طول جنگ داخلی اسپانیا خلق شد. این اثر تراژدی و رنج جنگ را با قدرتی شگفتانگیز به تصویر میکشد.
گرنیکا هیچ نبرد یا رویداد خاصی را به تصویر نمیکشد، بلکه تمام وقایعی را که در طول جنگ رخ داده است، نشان میدهد.